چطور شنونده خوبی باشم؟
شنونده خوبی بودن، در دنیای امروز به معنای داشتن چشمانی واقعبینتر است."شنیدهشدن" نیاز هر فردی است و بدیهتا اصلیترین ابزار همدردی و همفکری در جامعه امروزی "خوبشنیدن" است. شما زمانی شنونده خوبی خواهید بود که به موقع از واژگان صحیحی استفاده کنید و احساس گوینده را نه تنها درک کنید بلکه به درستی هدایت و کنترل کنید. در اینجا به تعدادی از راههایی که کمک میکند شنونده بهتری باشید، اشاره کردهایم.

1- بیتعصب گوش دهید
خیلی سخت نیست که پس از شنیدن صحبتهای کسی او را به باد انتقاد بگیرید و نکات منفی و اشتباهاتش را مطرح کنید. آنچه شما به عنوان یک شنونده خوب باید بدان آگاه باشید این است که باید با دید باز و بدون هیچ پیشزمینهای به صحبتهای گوینده گوش دهید و سعی کنید در مرتبه نخست طوری فکر کنید که او فکر میکند و طوری احساس کنید که او احساس میکند.
بسیاری از افراد نیازی به توضیح راه حل از طرف شنونده ندارند و فقط نیاز دارند شنیده شوند؛ زمانی صحبت کنید که او از شما نظر میخواهد. اگر در جایگاه یک مشاور و یا یک مدیر نیستید و صرفا دوستی خود را ادا میکنید بهتر است بدانید حتی اگر راه حل شما پاسخی قطعی برای مشکل دوستتان است؛ لزوما مطرح کردن آن بهترین گزینه شما نیست!
تلاش نکنید که با اولین صحبتهای گوینده، تمام احساسات او را درک کنید؛ اجازه دهید او فضای امنی برای بیان احساس و یا دغدغههای فکریش داشته باشد. سعی کنید خود را جای او قرار دهید و فکر کنید که اگر درد او را داشتید چطور برخوردی به شما احساس بهتری القا میکرد؟
2- سعی نکنید تجریبات خود را با بیانات گوینده مقایسه کنید
این پسندیده نیست که شما آنچه را که دوستتان به عنوان یک ناراحتی و یا شادی بیان میکند با داشتهها و تجربیات خود مقایسه کنید. به طور مثال کسی که پدرش فوت شده و نیاز به همدردی دارد نیازی به شنیدن این صحبت شما که "من هم عمویم را که فوت شده، دوست داشتم!" ندارد. حتی اگر شما پدر خود را از دست داده باشید و دوستتان نیز چنین اتفاق تلخی را تجربه میکند، لازم است بدانید که آنچه او به عنوان "فقدان"، احساس میکند بدیهتا با آنچه شما درک میکنید متفاوت است. تمامی مفاهیم ذهنی ما مثل دوست، پدر، خانواده، زندگی، درس، کار، ازدواج و ... منحصر به فکر خودمان است؛ پس فقدان و پیشرفت هیچکدام از اینها نمیتواند نمونهای خارج از چارچوب زندگی ما داشته باشد.
- هیچگاه از واژههایی چون "من" یا "برای من" استفاده نکنید. خصوصا در زمان بیان ناراحتی، فرد گوینده احساس میکند، شما در حال نصیحت کردن هستید و چون احساس بهتری دارید به او تکبر میورزید.
- تنها در زمانی که فرد مقابل شما میداند که شما نیز اتفاق یا احساس مشابهی را قبلا تجربه کردهاید و او نیز جویای احساس یا تجربه شما میشود؛ شما میتوانید فکر و تجربه خود را بیان کنید و اجازه دهید تا او نیز خود را با شما همراه کند. به طور مثال او از شما میپرسد:"آیا رفت و آمد بدون وسیله نقلی شخصی، خیلی سخت است؟" و شما نیز اگر تجربه مشابهی دارید میتوانید به او انتقال دهید.
3- سعی نکنید بلافاصله به او کمک کنید.
بسیاری از مردم فکر میکنند اگر سریعا راه حلی را مطرح کنند، احساس همدردی و اهمیت فرد گوینده را نشان دادهاند. بهتر است بدانید خیلی وقتها راه حلها میتوانند بهتر شوند! شما نمیتوانید پاسخی، برای سوالی مطرح کنید که هنوز به طور کامل بیان نشده است! پس اجازه دهید تا تمام وضعیت از طرف گوینده بازگو شود.
- سعی کنید بر روی صحبتهای او تمرکز کنید و حواسپرتیهایی که برای شما و یا او وجود دارد را از بین ببرید. در این میان اما دقت کنید که حالت شما، تهاجمی و یا با روحیه فضولی نباشد!
4- همدردی خود را نشان دهید.
اصولا آدمها در یکی از سه دسته عاطفی زیر قرار میگیرند:
- دسته نخست اصطلاحا "لمسی" نامیده میشوند و نیاز دارند در موقع همدردی دستانشان گرفته و فشرده شود. این دسته از افراد نیاز دارند در کنارشان باشید و این "بودن" شماست که به آنها آرامش میدهد.
- دسته دوم کسانی هستند که بیشتر بر روی شنیدههای خود اصرار دارند و تبادل احساسی را با آنچه که میشوند انجام میدهند. این دسته از افراد برای همدردی نیاز دارند خوب فهمیده شوند و قسمتهایی از صحبتهایشان از طرف شنونده تکرار شود و سعی میکنند مطمئن شوند که شنیده شدهاند یا خیر!
- دسته سوم کسانی هستند که بیشتر بر روی دیدههای خود تکیه میکنند و در مواقعی که نیاز به همدردی دارند باید با روی خوش و "زبان بدن" مناسب با آنها برخورد کرد. این دسته از افراد لبخند و یا غم پنهان چشمان شما در زمانی که احساسشان را با شما در میان گذارده اند را هرگز فراموش نخواهند کرد.
سعی کنید در مرحله نخست بسنجید که گوینده، در کدام یک از دستههای بالا قرار میگیرد. سپس همدردی خود را نشان دهید. دقت کنید که مهمترین چیزی که باید در خصوص "شنونده خوبی بودن" بدانید این است که "هرگز صحبتهای گوینده را فراموش نکنید!" لازم نیست جزئیات را بخاطر بسپارید اما سعی کنید مفاهیم را در ذهن داشته باشید.
5- پیگیر صحبتهای او باشید.
یکی از مهمترین ویژگیهای شنونده خوب این است که پیگیر صحبتهای گوینده باشد. به این ترتیب که اگر دفعه بعد با او صحبتی داشت نشان دهد که به صحبتهای او نه تنها خوب گوش داده که برایش مهم بوده است.
- هیچگاه در خصوص سوال کردن درباره صحبتهای گوینده پافشاری نکنید.
6- بهتر است بدانید که چه کارهایی را نباید انجام دهید.
وقتی کسی احساس یا هیجان خاصی دارد و سعی دارد آن را با شما در میان بگذارد شما باید بدانید که برخی کارها را نباید انجام دهید. این رعایت حال فرد گوینده و عمدتا سکوت شما، بسیار مهمتر از همدردی شما با "صحبت کردن" است.
- هیچگاه صحبتهای او را قطع نکنید حتی اگر آن صحبتها برای شما ناخوشایند باشند.
- در میان صحبتهای او کار دیگری انجام ندهید؛ مثل سرگرم شدن با تلفن همراه یا چک کردن ایمیل!
- هیچگاه در میان صحبتهای او سوال نپرسید! برای پرسیدن سوال صبر کنید تا اندکی میان صحبتهایش فاصله بیافتد و برای شما فضایی ایجاد کند؛ بعد سوال خود را بپرسید.
- این صحبت را نگوئید:"این آخر دنیا نیست!" یا "فردا روز بهتری خواهد بود" یا اینکه طوری به او نگاه کنید که فکر کند احساسش بیارزش است و یا فرد ضعیفی است که نگران چنین اتفاقاتی است.
7- سکوت را رعایت کنید!
شاید بسیار پیشپا افتاده باشد اما سکوت کردن شما در زمانی که باید سکوت کنید! بسیار مهم است. شاید زمانی باشد که فردی از مشکلی در جامعه ناراحت است و یا از شغلش راضی نیست؛ شما نباید از احساس درد و ناراحتی خود نیز در خصوص جامعه و یا شغلی که شما را راضی نمیکند صحبت کنید. درست مثل همان وضعیتی که اگر شما تجربه تلخ مشابهی با تجربه گوینده داشتید نباید آن را مطرح کنید. سعی کنید سکوت کنید تا گوینده به تشریح افکارش بپردازد. با این کار فضای بیشتر و امنتری به او میدهید.
8- رازدار باشید.
سعی کنید با رازداری به گوینده این اطمینان را بدهید که فرد درستی را برای بیان صحبتهای خصوصیاش انتخاب کرده و فضای امنی را در پیش روی خود ببیند تا بیشتر و با خیال راحت صحبت کند. دقت کنید اگر شما نتوانستید به او نشان دهید که واقعا قصد نیکی از گوش دادن و همدردی با او دارید؛ تلاش و اصرار بیش از حد نکنید چرا که تاثیر عکس خواهد داشت!
9- سعی کنید با گرمی و دقت زیاد بشنوید.
شاید درک کردن صحبتهای گوینده به تنهایی برای آنکه شنونده خوبی باشید کافی نباشد! به این ترتیب که گاهی انسان برای نشان دادن صمیمیت لازم است در صحبت کردن فرد گوینده حرارت و نشاط ایجاد کند. به طور مثال شما میتوانید با دقت به صحبتهای فرد گوینده گوش دهید و کاملا هم صحبتهایش را درک کنید؛ اما چیزی که در اینجا مطرح میکنیم ایجاد انگیزه بیشتر برای راحتتر و بهتر صحبت کردن فرد گوینده است.
- سعی کنید قسمتهایی از صحبتهای فرد گوینده را تکرار کنید و آنچه که برداشت کردهاید را بازگو کنید.
- سعی کنید از آنچه که متوجه شدید و تمام داستانی که برای شما مطرح کرده است خلاصهای به او بگوئید تا مطمئن شود شما با دقت به صحبتهای او گوش میدهید.
نکته مهم آنکه تمام بازخوردهایی که از صحبتهای او میدهید را حتما با عباراتی نظیر "شاید من اشتباه متوجه شدم اما تو گفتی..." یا "ببین من چیزی که متوجه شدم از حرفات اینا بود، اگر اشتباه میگم لطفا من رو تصحیح کن... " و همچنین اگر زمانی درست متوجه صحبتهای فرد گوینده نشدید به هیچ وجه آنچه که برداشت شماست را با قاطعیت مطرح و مورد قضاوت قرار ندهید.
10- به موقع سوال بپرسید و سوالات درستی مطرح کنید
نتیجهگیری و طرح سوال شما باید در خصوص حل مسئله باشد؛ همچنین به بیان کردن وضعیتی که مسئله در آن رخ داده و یا شرح احساس و موقعیتی که احساس گوینده در آن دخیل است کمک کند.
به عنوان بخشی از سوالی که مطرح میکنید باید سعی کنید هیجان و احساسات فرد گوینده را به سمتی منطقیتر بکشانید. دقت کنید شما زمانی باید پرسش هدایتگر را مطرح کنید که مطمئن شدهباشید فرد گوینده احساس خود نسبت به رویدادی خاص، رفتار و یا گفتاری خاص را تقریبا به طور کامل بروز داده است. اگر زمانی که فرد با عصبانیت و یا اندوه در حال ابراز ناراحتی و یا هیجان خود است شما سوالی را مطرح کنید که او را به نکات منطقی موقعیت بکشاند تنها با خشم و اندوه بیشتر مواجه خواهید شد. این قضیه تنها محدود به احساسات منفی نیست که در زمانی که فردی هیجان زده و شاد است شما باید اجازه دهید که خوشحالی تا حد مطلوبی بروز داده شود و سپس نکته منطقی موقعیت را مطرح کنید.
چنین سوالاتی است که شما را از یک شنونده معمولی به یک شنونده عالی تبدیل میکند. شاید گوینده متوجه این موضوع نشود، اما شما با پرسش صحیح و عمیق و البته به موقع میتوانید احساسات او را جریان دهید.
11- در ابتدای صحبت صبر کنید تا دلِ گوینده باز شود!
این فضایی که در آغاز همصحبتی به گوینده میدهید بسیار در ادامه روند صحبت او تاثیر دارد. سعی کنید صبور باشید و اجازه دهید تا او خودش را در فضایی امن بیابد. امنیت گوینده در صحبت در واقع معنای تمام آنچه که در اینجا "خوب گوش دادن" عنوانش کردیم، میباشد.
سعی کنید خود را در فضایی قرار دهید که فرد گوینده با بیان صحبتهایش سعی دارد چنین فضایی را ایجاد کند. به طور مثال اگر از اشتیاقش برای سفر به خارج از کشور میگوید و در کنار آن سعی دارد ناراحتی خود را از نداشتن چنین هزینهای پنهان کند؛ سعی کنید فضای دوگانه احساسی او را درک کنید و آرام باشید تا او ناراحتیش را بروز دهد. سپس میتوانید بفهمید که او از میان اشتیاق و ناراحتی، سعی دارد ناراحتیش را بیان کند؛ پس رفتاری در خور وجود یک فرد ناراحت را از خود نشان دهید.
12- برای بیان عقاید و احساستان در خصوص گفتهها عجله نکنید.
شنونده فعال بودن به معنای صحبت کردن و نظر دادن زیاد در بین صحبتهای گوینده نیست؛ که شما باید صبور بوده و در وقتهایی که وقفه ایجاد میشود سوال یا نظر خود را عنوان کنید.
13- سعی کنید به درستی نصیحت یا انتقاد کنید
در این میان حتما دقت کنید نصیحت شما نشات گرفته از تجربه شخصیتان نباشد.
14- ارتباط فکری، مهمتر از ارتباط چشمی است
بسیار مهم است که با نگاهی کنجکاوانه و با روحیهای مثبت مستقیما به چشمان گوینده نگاه کنید و به او نشان دهید که تک تک کلمات او را گوش میدهید و درک میکنید.
اگر دوست دارید، نظر خودتون رو درباره این مطلب بنویسید